سلام به دوستاي خوبم
امروز مي خوام از اولين گردشمون به سرزمين عجايب بگم كه براي محمد سرشار بود از هيجان و تعجب و كلي بهش خوش گذشت هرچند كه هنوز براي بازي كردنش يه كم زود بود ولي استخر توپش باعث شد كه خيلي از انرژي و هيجاناتش رو تخليه كنه و كلي بازي كرد طوري كه به زور از استخر توپ بيرونش آورديم و بعد هم با ماماني سوار ترن شد و كلي با آهنگها شادي كرد و از در نهايت هم ماشين سواري كه خوب چون محمد عاشق ماشين است باز هم براي بيرون آوردن از ماشين ما رو دچار سختي كرد چون واقعا دل نمي كند و در نهايت ساعت 30/9 بود كه از سرزمين عجايب زديم بيرون و محمد شب خيلي زود بخاطر خستگي كه از بازي كردن زيادي بهش اومده بود به خواب رفت .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر