۱۳۸۹ مرداد ۲۷, چهارشنبه

روز پدر


سلام
اين پست و بابايي براي تشكر از پسر گلمون كذاشته و خواست بدوني كه تو شيريني زندگي ما و همه دنياي ما هستي و زماني كه با اون لحن شيرين كودكي ات روزش رو بهش تبريك گفته انگار كه تموم دنيا رو بهش هديه دادي و خواست بدوني كه تا آخر عمر تمام تلاشش رو براي خوشبختي تو خواهد كرد
اينم عكس كادويي تو براي بابايي است كه توي اين پست مي ذارم

۱۳۸۹ مرداد ۱۹, سه‌شنبه

روز مادر



سلام

اين پست به مناسبت تشكر من از عزيز دلم و شيريني زندگي ام مي باشد
امسال پسرم روز مادر با گفتن جمله مامان روزت مبارك و دادن يه نقاشي زيبا كلي منو ذوق زده كرد و خدا را شاكرم بخاطر اينكه
همچين هديه زيبا و با ارزشي رو به من بخشيد و از ته دل مي گم مامان جون دوستت دارم و تمام تلاش منو بابايي بخاطر اينه كه
هيچ غباري از اندوه و سختي نتونه به دل كوچيك و شيشه ايت راه پيدا كنه .

محمد و تولد آيناز


سلام به همه دوستاي خوبم

امروز بعد از مدتها فرصت كردم بازم توي دفترخاطراتت از خاطره هات بگم و اون تولد آيناز كوچولوست

امسال تولد آيناز و حدودا يه ماه زودتر گرفتند و برخلاف تصور من كه فكر ميكردم به محمد به خاطر گرماي هوا سخت بگذره

خيلي هم خوش گذشت و كلي از انرژيهاش و خالي كرد و كلي شيطوني كرد و منم به عنوان يادگاري يكي از شلوغ كاريهاشو عكس گرفتم كه در آينده بدونه همچين پسر آرومي هم نبوده

عزيز مادر بدون كه با هر شلوغ بازيهات كلي قندرو توي دل مامان آب مي كني و مامان هر روز و شب شاكر خداست بخاطر اينكه پسري خوب و سالم را به ما بخشيده .